افقهاینو (New Horizons) به زودی و در تیر ماه سال آینده از کنار پلوتن گذر خواهد کرد و ما هم، همراه با شما و جمع بسیاری از دوستاران این یگانه سیاره کلاسیک منظومه خورشیدی که البته به حق استحقاق به دوش کشیدن نام پر افتخار سیاره را بر خود نداشت، بیصبرانه منتظر هستیم تا این فضاپیما برای نخستین بار، تصاویر رویارویی خود با پلوتن را به ما مخابره کند. در این چند سطر در نظر داریم تا از آنچه که افقهاینو احتمالا از ظاهر سطحی پلوتن برای ما آشکار خواهد کرد، سخن بگوییم.
تریتون، قمر نپتون |
شواهد و حکایاتی
که در ادامه به آنها خواهم پرداخت تصویری را از پلوتن در ذهن تداعی میکند که
همانند آن را پیشتر و در تصاویر سفینه ویجر از
تنها قمر نپتون،
یعنی تریتون،
دیدهایم. حال چرا؟ اعتقاد منجمان بر آن است که تریتون، بر خلاف بسیاری از دیگر
اقمار سیارات منظومه خورشیدی، در مکانی به جز مدار نپتون به وجود آمده است. قریب
به اتفاق اقماری که در مدار سیارات منظومه خورشیدی قرار دارند، به صورت بنیادین،
از صفحه گرد و غباری که در اطراف سیارات در چرخش بوده است به
وجود آمدهاند (مانند قمر زمین: ماه). اما شواهد نشان
میدهد که تریتون از این قاعده پیروی
نکرده است. قوانین فیزیک نیوتنی، اقمار طبیعی یک سیاره را، از بدو تولد، ملزم
به اطاعت از زاویه و جهت گردش سیاره مادر خود میکند. نه تنها جهت گردش تریتون به
دور نپتون بر خلاف جهت گردش این سیاره به دور خود میباشد، مدار گردش آن به دور
نپتون نیز انحراف
مداری قابل
توجهی دارد، بدینسان که مدار تریتون نسبت به استوای نپتون ۱۵۷ درجه انحراف دارد. هر دو مورد گواه
بر آنند که تریتون به احتمال بسیار زیاد، نه در مدار نپتون، که در جایی دیگر
(احتمالن در کمربند
کوییپر) شکل گرفته و سپس بنا به دلایلی تحت تاثیر جاذبه نپتون، این بیرونیترین
سیاره منظومه خورشیدی، قرار گرفته و در مدار این سیاره استقرار پیدا کرده است. در
واقع اعتقاد بر این است که تریتون میبایستی یک جسم
فرانپتونی بوده باشد که نپتون آنرا در مدار خود قرار داده است.
همین حکایت در
ارتباط با پلوتن نیز بسیار صادق است. خروج از مرکزیت، بیضی بودن و انحراف
مداری مدار گردش پلوتن به دور خورشید و همچنین پیروی نکردن پلوتن از قاعده کلی در منظومه خورشیدی که بنا بر
آن سیارات خارجی منظومه را غولهای گازی تشکیل
میدهند، همگی
پارامترهایی میباشند که نشان میدهد محل شکلگیری پلوتن نیز میبایستی در مکانی
بسیار فراتر از موقعیت کنونی آن بوده باشد، احتمالن جایی در کمربند کوییپر. نظریه های دیگری نیز
در ارتباط با محل شکلگیری پلوتن و تریتون در منظومه خورشیدی وجود دارد که هر کدام
نقاط ضعف و قوت مربوط به خود را دارا میباشند. با این حال، مکان شکلگیری هر دو
جرم هر کجا که باشد، این فرضیه که هر دوی این اجرام، از مکانی مشابه منشا گرفتهاند،
زمانی قوت میگیرد که به دیگر تشابهاتی که در بین این دو جرم وجود دارد نیز توجه
کنیم: هر دو تقریبن یک اندازه میباشند (تریتون به مقدار ناچیزی بزرگتر از پلوتن
است)، که خود نشان میدهد هر دو در جایی از منظومه خورشیدی شکل گرفتهاند که چگالی صفحهی اولیه گرد و غبار که در
بدو شکلگیری منظومه خورشیدی، مواد و مصالح لازم برای شکلگیری سیارات را در اختیار
آنها گذاشته است، امکان رشد و شکلگیری اجرامی بزرگتر از
آنچه که امروزه شاهد آن هستیم را از پلوتن و تریتون گرفته است. همچنین خصوصیات فیزیکی، از جمله چگالی و دمای
سطحی هر دو بسیار به یکدیگر نزدیک است (دمای سطح تریتون و پلوتون به ترتیب ۲۳۷/۶- و ۲۲۹- درجه سانتیگراد میباشند)، ترکیبات
شیمیایی سطحی و جوی هر دو نیز بسیار به یکدیگر نزدیک است (بر اساس مشاهدات ویجر از
تریتون و طیفسنجی هابل از پلوتن؛ ۵۵% سطح تریتون همانند پلوتن ازنیتروژن یخ
زده تشکیل شده است، و همچنین جو تریتون همانند پلوتن احتمالن به دلیل تبخیر
نیتروژن از سطح آن به وجود آمده است). همچنین ظاهر قهوهای مایل به قرمز سطح
تریتون احتمالن به دلیل تشکیل ماده "تولین"، ناشی از تابش پرتو
فرابنفش خورشید بر یخهای متان بر روی سطح آن میباشد. تصاویر هابل از پلوتن نیز
به خوبی وجود چنین رنگی را بر روی پوسته آن تبیین میکند. تمام این تشابهات، این
فرضیه را که آنچه از طرف افقهاینو از شکل ظاهری پلوتن برای ما ارسال خواهد شد،
تشابه بالایی با سطح تریتون خواهد داشت را تقویت میکند، تو گویی هر دوی این اجرام
آسمانی همزادند!
به هر روی این تئوری به هیچ عنوان دلالت بر یقین
اینجانب از مواجه شدن با تصاویری مطلقن مشابه با آنچه که ویجر از تریتون به زمین
مخابره کرد، ندارد. بی تردید، پلوتن نیز مانند دیگر اجرامی که دیگر فضاپیماهای
ساخت بشر با آنها روبرو شدهاند، رازهایی را بر چهره خواهد داشت که بیشک ما را
غافلگیر خواهند ساخت. چرخ گردون فلک همیشه پر از اتفاقات غیرمنتظرهای است که باور
کردن آنها گاهی دشوار است. بیصبرانه در انتظار افقهای نو خواهیم ماند تا ما را
شگفت زده کند.