امروز به یک ویدئوی بسیار جالب (اینجا) برخورد کردم با این مضمون که چرا ما تاکنون نتوانستهایم موفق به کشف حیات فرازمینی شویم؟ با این جواب که یک دلیل ممکن میتواند این تصور اشتباه باشد که فکر میکنیم تمدن موجودات فرازمینی شبیه به دنیای ما انسانها است.
تماشای این ویدئو به نوعی ذهن را درگیر این پرسش خواهد کرد که تصوراتی که ما از حیات فرازمینی از حدود یک قرن پیش به این سو داریم و به شکل عمدهای تحت تاثیر نمادهای پیشرفت تمدن غرب (با تمام نکات مثبت و منفی خود) قرار گرفته است تا چه حد به واقعیت نزدیک میباشند؟ دنیای غرب با تمام پیشرفتهایی که در زمینه دانش و فنآوری بدان دست یافته است، دارای تعریفی از تمدن میباشد که از دیرباز از جهات بسیاری با تمدنی که در دیگر نقاط زمین تعریف و ظهور پیدا کرده است متفاوت میباشد. تمدن یعنی سبک زندگی مجموعهای از انسانها که در یک دوره تاریخی در یک منطقه جغرافیایی زندگی کرده و دارای اهداف مشترکی بوده و دستاوردهای خاصی داشتهاند. در این تعریف "سبک زندگی" و "دستاوردها" دو رکن اساسی میباشند. با این وصف، به نوعی میتوان تعریف دنیای غرب را از «تمدن» و به تبع آن انتظار آنها را از نوع حیات فرازمینی متاثر از مسیری دانست که مغرب زمین در طول تاریخ طی کرده است. شاید بتوان تعریف دنیای غرب را از تمدن که به شکل کنونی آن با دانش و فنآوردی به اصطلاح مدرن امروزی در ارتباط تنگاتنگ میباشد، به نوعی ابتدایی به حساب آورد. با این حال این تمدن و سبک زندگی در طول صد و اندی سال گذشته به طرق مختلف از طرف دنیای غرب پرجلوه نموده و مظهر واقعی تمدن به حساب آورده شده است. با این حال این پرسش همچنان مطرح میباشد که زندگی به سبک غربی تا چه اندازه برای رسیدن به مدرنیته واقعی کافی و مفید میباشد؟ آیا در دنیای باستان و یا در حال حاضر سبکی از زندگی به جز تمام آنچه دنیای غرب به ما ارزانی داشته است میتوان یافت که به کمک آن بتوان دنیا را به شیوهای که در آن هیچ جنبندهای از انسان و حیوان و گیاه متضرر نشود به تسخیر در آورد؟ آنچه مسلم و مشهود است آن است که سبک زندگی و دستاوردهای امروزی «تَمَدّنِ غَرب» که در تمام دنیا در حال گسترش میباشد در حال هدر دادن تمام منابع زمین و نابودی بسیاری از مکانیزمهای طبیعی بر روی این کره خاکی است.