در تاریخ ۲۱ دی ماه ۱۳۹۴، سمیناری تحت عنوان «خرافات آب» در دانشگاه صنعتی شریف به سخنرانی دکتر کاوه مدنی برگزار شد. وی در این سمینار به باور های غلطی که در سیستم مدیریت منابع آب کشور وجود دارد و در بین مردم رسوخ نموده است، اشاره نمود. در این سخنرانی متفاوت؛ کاوه خرافات و باورهای غلط و غیر علمی مدیریت منابع آب در ایران را مرور میکند. به باور او، این خرافات و افسانهها، کارشناسان، متخصصین و شهروندان را گمراه کرده و آنها را از یافتن راه حلی جامع، علمی و عملی باز میدارد. ایشان اقدام به حل مشکلات منابع آب کشور را بدون شناخت کامل ریشههای آن، عامل بروز عواقبی ناگوار برای ایران و محیط زیست آن میداند.
وی به عنوان اولین باور اشتباه، به استفاده نا به جا از واژهی «بحران آب» به جای «مشکل آب» در کشور اشاره نمود و در توضیح این پارادوکس به این نکته اشاره کرد که «بحران» دورهی موقتی دارد و در یک مکانی رخ میدهد، در حالیکه در کشور ما در حدود ۱۳ سال است که گفته میشود که با بحران آب مواجه هستیم! در واقع مسئلهای که وجود دارد استفاده اشتباه و نابهجا از کلمات است. با تکرار استفاده نابه جا از کلمات، حساسیت موضوع را از بین بردهایم. بحران کلمهایست که باید آنقدر حساسیت برانگیز باشد که کل جامعه و کارشناسان برای حل آن متحد شوند. برای مثال، کالیفرنیا که در چهار سال گذشته با مشکل خشکسالی بی سابقه در صد سال اخیر مواجه شده است، به شدت در برابر استفاده از کلمه بحران در رسانهها و یا توسط کارشناسان مقابله شده است و به عنوان سالهای کم آب و یا خشک از این مشکل یاد میشود.
دربافت اشتباه ریشههای مشکل
کاوه به این نکته اشاره میکند که از آنجا که همیشه باورمان بر این است که با بحران مواجه شدهایم در نتیجه اضطرار به حل این بحران سبب میشود، زمان کافی برای بررسی ریشههای آن را در اختیار نداشته باشیم. در نتیجه، بدون دانستن ریشههای مشکل، با این باور که ریشهها را میدانیم، اقدام به حل مشکل مینماییم! بنابراین با توجیه اینکه در مرحلهی بحران هستیم و زمانی برای مطالعه نداریم، وارد مرحلهی حل مشکل میشویم. در واقع مریضی را به اتاق عمل می بریم که نمیدانیم مشکل اصلیش چیست! بنابر این لازم است قبل حل مشکل، بر سر ریشههای آن به زبان مشترک و فهم دقیق برسیم.
رجوع به حوزههای مربوط به آب چون مدیریت منابع آب برای حل مشکلات آب
کاوه در ادامه به این نکته پرداخت که همهی ما به این باور رسیدهایم و مدام تکرار میکنیم که این رویداد به دلیل مدیریت اشتباه منابع آب بروز پیدا کرده است. در حالیکه اگر شناخت دقیقی از سامانههای آبی داشته باشیم، خواهیم دانست که این سامانه به هیچ وجه مستقل از سامانهی اجتماعی و سامانههای دیگری چون انرژی، غذا نخواهد بود. حتی در بسیاری از موارد، ریشهها و راهحلهای این نوع مشکلات، در خارج از حوزهی مدیریت منابع آب نهفته است. این نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورهای دنیا وجود دارد و سبب دامن زدن به مشکلات، عدم موفقیت در حل آنها و ایجاد مشکلات جدید خواهد شد.
تفکر حاکم در ارتباط با بحث جمعیت در کشور
وی در این زمینه گفت: سوالی که مطرح است آن است که آیا افزایش جمعیت بر مشکل آب تاثیر گذار است؟ تفکری میگوید "افزایش جمعیت لازم است" و دغدغههای منطقی خود را دارد و در مقابل نگاه دیگری وجود دارد که میگوید "به حتم با افزایش جمعیت بسیاری از مشکلات شدیدتر خواهند شد". همانطور که قبلا هم گفته شد باید به دیدگاه مشترکی رسید. مشکل ما این است که توزیع جمعیتی ما چگونه خواهد بود؟! این جمعیت در کجا ساکن شود؟ ما در کشوری زندگی مینماییم که برای نمونه ۵ کلانشهر داریم و همه تمایل به زندگی در این کلان شهرها دارند. در نتیجه، در کشور شهرهای کوچک و متوسط به مقدار کافی نداریم. روستاییان ما تمایل به مهاجرت به شهرها و روی آوردن به مشاغل خدماتی و حاشیهنشینی دارند. حاشیه نشینی در تمام نقاط دنیا اتفاق خوبی نیست و مشکلات خود را در پی خواهد آورد. پس، اگر توزیع جمعیتی مناسبی داشته باشیم و ایجاد اشتغال کنیم، میتوان به شکوفایی صنعتی و اقتصادی دست یافت. بنابراین، اگر طرح آمایش سرزمین از طرح افزایش جمعیت حذف شود، افزایش جمعیت بسیار بد است.
برای حل مشکل آب کشاورزی باید تعطیل شود!
کاوه در ادامه گفت: وزارت نیرو همواره به علت اهداف سازمانیاش، در تقابل با سازمان جهاد کشاورزی بوده است و بالعکس. کشاورزی در ایران نمیتواند تعطیل شود، زیرا در حدود ۳۰ درصد جمعیت کشور به نوعی به این صنعت وابسته است. کشاورزی را باید با خلق مشاغل جدید در صنعت و خدمات به تدریج کوچکتر کنیم. همچنین، با توانمندسازی کشاورز و افزایش بهرهوری در این بخش، میتوان سطح زیر کشت را در کشور کاهش داد. عدهای معتقدند باید کشاورزی دیمی را افرایش داد و به آمار جهانی نزدیک شد (کشاورزی در دنیا به طور متوسط ۶۰ درصد به شکل دیمی و ۴۰ درصد آبیاری انجام میشود، در حالیکه این ارقام در ایران بطور متوسط ۱۱ و ۸۹ درصد میباشند). باید توجه نماییم که نرخ میانگین بارندگی نیز در کشور ما نسبت به میانگین جهانی متفاوت است و این مقایسه صحیح نخواهد بود. این بخش را باید با ایجاد بازار مناسب اقتصادی توانمند نمود و تشکلهای کشاورزی قدرتمند ایجاد کرد و از دیکته کردن سیاستها بدون توجیه این بخش خودداری دوری کرد.
امنیت غذایی یا امنیت آبی؟
وی در ادامهی صحبتهای خود، در ارتباط با باورهای اشتباه موجود گفت: همواره سوالی مطرح بوده است که آیا امنیت غذایی مهمتر است یا امنیت آبی؟ مسئلهی مهمی که وجود دارد این است که تمامی این حوزههای امنیتی، زیر مجموعهای از امنیت انسانی میباشند و باید به صورت یک مجموعهی پیوسته به این مسئله نگاه شود. این تفکر که اگر هر المان به صورت مجزا به امنیت برسد، به امنیت نهایی میتوان دست یافت، تفکر اشتباهی است و باید نگرشی پیوسته به این مسئله داشت. تمامی این تفکرها از جمله: امنیت غذایی، امنیت آبی، امنیت انرژی، امنیت اقتصادی و ... باید با تعامل با یکدیگر عمل نمایند تا به هدف نهایی یعنی امنیت انسانی دست یابیم.
هدف نهایی برای رفع مشکل چیست؟
دکتر مدنی بیان کرد که در بسیاری موارد باید پرسید چرا؟ هدف از رفع این مشکل چیست؟ زمانیکه که هدف مشترکی تعیین شود، هزینهها، راهکارها، و دستاوردها مشخص خواهند شد.
وضعیت ما در خاورمیانه از تمام کشورهای دیگر وخیمتر است!
مدنی در ارتباط با یک باور اشتباه دیگر گفت: آیا وضعیت ما در خاورمیانه بسیار وخیمتر از سایر کشورها است؟ خیر، زیرا ما مشکلاتی را ساختهایم که آنها هنوز نساختهاند و ما هم اکنون به مرحلهی بیداری رسیدهایم! همچنین، ما در خاورمیانه در ارتباط با سرانهی آب بعد از لبنان، دوم هستیم.
سد عامل تمامی مشکلات موجود بوده است، پس سد سازی بد است!
وی در ادامه اشاره نمود: در کشوری زندگی مینماییم که زمان اوج مصرف با زمان اوج بارش متفاوت است؛ ۷۵ درصد از بارندگی زمانی روی میدهد که ما به آن نیاز چندانی نداریم و ۷۵ درصد بارشها تنها در ۲۵ درصد از مساحت کشور روی میدهد. بنابرین برای ادامهی زندگی در این کشور با این وضعیت جغرافیایی به سد سازی نیاز داریم. اینکه چه تعداد سد در کجا؟ با چه ظرفیتی؟ برای چه هدفی؟ و چه طراحی؟ ساخته شود، مقولهای جدا خواهد بود. سد چیز بدی نیست، سد زدگی بد است. در کل، سد سازی، انتقال آب، آب شیرین کن و یا چاه بد نیستند، اما استفاده نامناسب از آنها میتواند مخرب باشد.
مکتب تفکر ما چه در سطح مدیران و چه در سطح اجتماع، سازهای است. در جامعهی ما مسائل زیست محیطی دغدغهای برای جامعه نیست، بلکه تنها مشکل مدیران است و در سطح جامعه تلاشی برای حل این گونه مشکلات صورت نمیگیرد! بنابراین تفکر سازهای مدیران، پاسخی به نیاز جامعه است. کاوه در راستای حل این مشکلات گفت که ما همواره به دنبال پاک کردن صورت مسئله هستیم و تنها کاری که انجام میدهیم جا به جایی صورت مسئله از جایی به جای دیگر است.
ایجاد وحشت عمومی!
وی در پاسخ به این سوال که آیا صحبتهای مسئولین در ایجاد وحشت در جامعه دردی را از مشکلات حل مینماید، گفت: نه تنها این برخورد، مشکلی را حل نمیکند، بلکه باعث ایجاد بیاعتمادی در جامعه خواهد شد و در نهایت مردم نسبت به موضوع بیتفاوت خواهند شد. برای مثال، چهار سال است به مردم تهران گفته میشود آب امسال قطع خواهد شد! سال پنجم جامعه دیگر نسبت به این موضوع بیتفاوت میشود و خواهد گفت چهار سال است میگویند، اما اتفاقی نمیافتد. اینکه گاهی گفته میشود سی سال آینده خشکسالی چندین برابر میشود و یا در ایران جنگ آب شروع شده است، صد درصد تغییر اقلیم در بروز مشکلات تاثیر گذاشته است، واقعا این مسائل قابل پیش بینی نیست. بنابراین، باید نسبت به حرفهایی که زده میشود، مراقب بود.
خشکسالی نرمال جدید است!
کاوه در ادامه یاد آور شد که باور اشتباه دیگر این است که باور کنیم خشکسالی ایجاد شده و کاری هم نمیتوان کرد! این بسیار خطرناک است و به معنای تسلیم شدن در برابر مشکل میباشد. در واقع کشور ما دچار خشکسالی اقتصادی-اجتماعی است. این یعنی کشور ما دچار ورشکستگی آبی است. یعنی آن مقدار آب که میخواهیم نداریم. از لحاظ سرانه، وضعیت آبی ما بد نسیت؛ ما آب داریم، اما به درستی از آن استفاده نمیکنیم. پس ما فقر آبی نداریم، در واقع ورشکستگی آبی داریم.
ناسا گفته ...
وی در ادامه به ذکر مثالهایی از نقل قولهایی نامعتبر از سازمان ناسا اشاره نمود و گفت: مدام در خبرها اشاره میشود که سازمان ناسا از خشکسالی ۵۰ ساله خبر داده است. باید توجه داشت که هر مطالعهای بیرون آمد، لزوما از طرف ناسا گفته نشده است و باید به دنبال آن بود که اصلا این مباحث در کدام مقاله و در کجا چاپ شده است. ناسا اگر میتوانست خشکسالی را پیشبینی نماید، برای کالیفرنیا این کار را انجام میداد.
سوء مدیریت آب
وی در انتها اذعان داشت: مسئلهی سوء مدیریت باید بررسی شود. این سوء مدیریت از جانب کیست؟ اینکه مشکل سوء مدیریت داریم یعنی چه؟ باید تعریف درستی از این مسائل داشت. همه مسائل گفته شده مربوط به سوء مدیریت نیست و حتی مربوط به سوء مدیریت آبی نیست و ریشهی بسیاری از این مشکلات در خارج از حوزه مسایل آبی قرار دارد. نباید فراموش کنیم که در کنار سوء مدیریت، همیشه عطش توسعه نیز وجود دارد. مشکل ما عطش توسعه است! ما از زمان های بسیار دور با این مشکل رو به رو بودهایم و به یک دوره خاص محدود نمیشود. متاسفانه دولتها در تمام دنیا به مشکلات و فجایا نیاز دارند تا تغییر رفتار دهند. در هلند باید سیلی اتفاق میافتاد تا امروز هلند به قطب مدیریت سیل در دنیا تبدیل شود! ژاپن به زلزله نیاز داشت تا در مدیریت زلزله به شکوفا برسد! و تنها در صورت بروز این مشکلات است که رویهها تغییر خواهند کرد و کارآیی سیستم بالا خواهد رفت.
دکتر مدنی در پایان گفت که تنها نباید به دنبال این بود که مشکلات را به گردن دولت انداخته شود. باید بدانیم ما هم مسئولیم و میتوانیم بسیار تاثیرگذار باشیم و فرصتها را بررسی کنیم. هر اندازه این مسائل موشکافی شود عدم قطعیتها بارزتر و پویایی و تعامل بین بخشهای مختلف بهتر دیده خواهند شد. این مسائل هر مقدار هم مطالعه شوند به طور کامل قابل شناسایی نخواهند بود چراکه دانش ما نسبت به وقایع بسیار محدود است.
منبع: ستاد احیای دریاچه ارومیه
دکتر کاوه مدنی، متخصص جوان و سرشناس مدیریت منابع آب میباشند. این دانشمند جوان، دکترای خود را در رشتهی مدیریت منابع آب و محیط زیست از دانشگاه کالیفرنیا در Davis اخذ نموده است. از افتخارات اخیر ایشان، اخذ جایزه دانشمند جوان علوم زمین در سال ۲۰۱۵ میباشد. همچنین ایشان، استاد مدیریت محیط زیست در دانشگاه امپریال کالج لندن میباشند.